شعری دروصف ادب

ساخت وبلاگ
میخ و تخته  ( کنترل خشم) یکی بود یکی نبود ، بچه ی بداخلاقی بود . روزی پدرش کیسه ای پر از میخ و یک چکش به او داد و گفت هر وقت عصبانی شدی یک میخ به دیوار روبرو بکوب . روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار بکوبد . در روزها و هفته های بعد که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود ، تعداد میخ هایی که به دیوار کوبیده بود رفته رفته کمتر شد . پسرک متوجه شد که آسان تر است که عصبانی شدن خود را کنترل کند تا آنکه میخ ها را در دیوار سخت بکوبد و بالاخره به روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بو د و موضوع را به پدرش یاد آوری کرد . پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازای هر روزی که عصبانی نشود ، یکی از میخ هایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده ، از دیوار بیرون بکشد . روزها گذشت تا بالاخره یک روز پسر به پدرش رو کرد و گفت همه ی میخ ها را از دیوار در آورده است . پدر دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیوار که میخها را بر روی آن کوبیده شده و سپس در آورده شده بود ند ، برد . پدر روبه پسر کرد و گفت « دستت درد نکند کار خوبی کردی ولی سوراخ هایی که در دیوار به وجود آورده ای نگاه کن !! این دیوار دیگر هیچوقت دیوار قبلی نخواهد شد . پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می گویی یا کاری را انجام می دهی مانند میخی است که بر دیوار دل طرف مقابل می کوبی یا چاقویی است که به شخصی بزنی و آن شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 271 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

کلاس ما ازنه هنرجوتشکیل شده است که یکی از یکی تعطیل تره که هرکدام اسم مخصوص به خود را دارد مثلا (ن)که بهش میگیم خوشگل موشرابی یا مثلا (ف گ )که بهش میگیم کلاغ جون یا اندی که مثبت کلاسه و لقب شیخو به خودش اختصاص داد و(ق) که میگیم قلو بهار که اویزونه کلا همش تو کلاسای دیگس البته ما بی ادب نیستیما فقط همو دوس داریم از علاقه زیاد وصمیمت بینمون واس همین همو ب اسم صدا میکنیم و زلزله های مدرسه هستیم طوری که هرچی میشه میگن یازدهم (وب)خوشم میاد تو چشمیم اصلا بروبیایی تو دفتر داریم یه بار قرار بود پنج شنبه تو خوابگاه بمونیم اینقد دادو بی داد کردیم که دکترجنتی اومد مدرسمون و میخواس مارو راضی منه اون یازده وبو که عمرا بشه راضی کردکه یک دفعه بابای قلی اومد  و قلی وداد زد بابایی و کل مدیران برگشتن و به اون نگاه کردن یک فیلم هندی شده بود که اصلا باید میدیدین بعد همه گریه کردن تا گذاشتن ما بریم  حالا کل این ماجرا 22بهمن شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

حیط مدرسه را هم چون محیط خانه­ ی خود، تمیز و زیبا نگه می دارد و نسبت به آن احساس مسؤلیت می کند.2. از آوردن چیزهایی که به درس و مدرسه مربوط نمی شود، خودداری می کند. 3. به درختان و فضای سبز  مدرسه آسیب نمی رساند و تلاش می کند در نگه داری آن­ها  سهمی داشته باشد. 4. هنگامی که کلاس­ ها برقرار است، در راهرو بدون سر و صدا رفت و آمد می کند تا مزاحم دانش آموزان دیگر نشود. 5. از پشت پنجره، مزاحم کلاس درس دیگران نمی شود و بدون سر وصدا یا نگاه کردن رد می شود و سبب حواس پرتی دانش آموزان از درس نمی شود. 6. برای احترام گذاشتن به کارکنان و آموزگاران مدرسه، آن­ها را از راه دور صدا نمی زند. 7. هنگام گفت و گو با آموزگار یا کارکنان مدرسه، فاصله­ ی مناسب را رعایت می کند. 8. همیشه با لباس تمیز و آراسته وارد مدرسه می شود. 9. هنگامی که آموزگاران استراحت می کنند، مزاحم آن­ها نمی ­شود. 10. در صف صبح گاه یا نماز جماعت با نظم و ادب می ایستد. 11. از کارها و شوخی­ های خطرناک پرهیز می کند. 12. پیش از داخل شدن به دفتر مدرسه یا جمع آموزگاران اجازه می گیرد. 13. زودتر از آموزگار یا کارکنان مدرسه دست خود را برای دست دادن دراز نمی کند. 14. در مورد مسایل و مشکلات خود و  برنامه ریزی درسی، با مدیر، معاون و آموزگار مدرسه مشورت می کند. 15. در مسیر رفت و برگشت به مدرسه رفتارهای شایسته و مؤدبانه دارد. 16. پیش از ورود آموزگار شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 225 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

یکی دیگر از عوامل مهم در جلب احترام اطرافیان، احترام گذاشتن به خود است. احترام به خود یعنی درک ارزش وجودی خود و داشتن برخوردی مؤدبانه و محترمانه با خود. داشتن رفتار محترمانه با دیگران اهمیت زیادی دارد، اما نباید از داشتن رفتاری محترمانه با خود چشم پوشی کنید. ممکن است برای کنار آمدن با ناتوانی های خود، خود را تحقیر کنید، اما این نوع رفتار به دیگران نشان می دهد که شما ارزش احترام آنها را ندارید. پس برای جلب احترام دیگران، اول باید خودتان به خودتان احترام بگذارید. شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 318 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

هر انساني براي خود احترامي قائل است . زماني كه به عقايد ،كارها وسلیقه هاي افراد در حد ومحدوده خودشان احترام بگذاريم وسعي نكنيم هميشه در پي رد كردن آنها برآييم ديگران ما را به رسميت مي شناسند چرا كه مردم عادتا با كسي كه به آنان احترام بگذارندونسبت به ايشان ابرازتوجه وقدرداني كنندانس والفت مي گيرندپس براي جلب مردم آنچه مي خواهند بايد به آنان بخشيد . بديهي است كه مردم براي دوستي ورزيدن با افراد مال و منزل نمي خواهند بلكه صرفاً خواهان احترام و بزرگداشت خود از سوي آنان مي باشند . چرا كه مردم خود را دوست دارند و هر كس براي خودش جهاني دارد مملو از آراء وعقايد و نظرات متعددي كه همين عقايد انسانها رااز هم جدا مي كند و دنياي هر فردي براي خودش محترم است پس كسي كه به آنان احترم بگذارد و به عقايد آنان توجه نمايد . دوست مي دارند وكساني را كه عقايد آنان را ناديده گرفته و به شخصيت آنان احترام نمي گذارند نزد آنان هيچ محبوبيتي ندارد . ممكن است بپرسید چگونه به مردم احترام بگذاريم ؟ چگونه نشان دهيم كه به آنان توجه داريم ؟ جواب اينكه همان طور كه بيان شد هر انساني داراي خصلت يا رفتار و با عقيده و بعدي است كه شايسته ستايش و تمجيد است وظيفه ماست كه اين جنبه هاي خوب را بيابيم و او را به سبب داشتن آنها تمجيد نماييم . و اگر هم قصد داريم به رد و اصلاح رفتار و افكار كسي بپردازيم بايد از راه مناسبي استفاده كنيم شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 226 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

نچه می بایست در مدارس کشور ما صورت پذیرد ،ایجاد روحیه و فرهنگ تعامل پذیری با یکدیگر و تحمل افکار و اعتقادات دیگران است. در صورتی که دانش آموزان ،معلمین و حتی اولیاء بتوانند این فرهنگ را در دانش آموزان و در محیط آموزشی نهادینه سازند،در آینده افرادی انتقاد پذیر و با روحیه تعامل بیشتر و ارتجاع پذیر خواهیم داشت. در سال تحصیلی اخیر همانگونه که واقفیم رئیس جمهور محترم پرسش مهر را طوری عنوان کرد که به بررسی این موضوع پرداخته شود. با توجه به وضعیت دنیای کنونی در کشور ما می بایست دانش آموزانی تربیت شود که در دنیای آینده بتوانند ارتباط کامل و دقیقی با دنیای پیرامون برقرار سازند. چرا که آنان دولتمردان آینده کشور هستند و آینده کشور به دست آن هاست. در صورتی که بتوانند از روحیه تعامل و احترام به یکدیگر برخوردار شوند از آینده مطمئنی در کشور برخوردار خواهیم بود. شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

در پاسخ به پرسش مهر96امسال میتوان چنین گفت:  اختلاف نظر چه در جامعه و چه در مدرسه  در بین گروه‌هایی مثل دانش آموزان یکی از عوامل مهم تغییرات اجتماعی گروهی و فردی محسوب می‌شود و یک امر مورد نیاز در جامعه و مدرسه  به شمار می‌آید. زیرا نمی‌توان گفت همه دانش آموزان یک مدرسه یک شکل و با یک طرز فکر هستند  و یک خط فکری را دنبال می‌کنند و عقاید و نظرات مشترکی دارند. وجود  اختلاف نظر و تفاوت افکار و طرز فکر در یک مدرسه یک امر طبیعی است. اگر این امر در درون مدرسه و مشکلات ناشی از آن در آن تأثیرات زیادی بر جای گذارد خشونت، قهر و بسیاری از این رفتارها بیشتر می‌شود در مقابل شادی و نشاط کاهش پیدا می‌کند.  و این برای محیط‌هایی چون مدرسه ناخوش آیند است.هنگامی که دانش آموزی تک بعدی به مسئله نگاه می‌کند و حرف شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 201 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1396 ساعت: 12:17

انتقاد شبیه دارویی تلخ می باشد . یعنی علیرغم اینکه می تواند آثار خوبی به همراه داشته باشد اما با این حال ، معمولاً انتقاد کردن و انتقاد پذیری دشوار و رنج آور می باشد. از طریق انتقاد پذیری شما می توانید با توجه به دیدگاه و تحلیل دیگران در مورد اعمال تان ، خودآگاهی خود را نسبت به آنچه انجام می دهید ، افزایش دهید و از این طریق می توانید رفتارهای مضر و غیر مفید خود را تشخیص و در صورت لزوم اصلاح نموده و یا آن را تغییر دهید و در نتیجه، به تجربه خود بیفزایید . به همین نحو ، از طریق انتقاد کردن می توانید به اشخاص دیگر کمک کنید . همچنین بد نیست بدانید که همانگونه که افراد از انتقاد بهره می برند ، سازمان ها نیز می توانند از آن سود ببرند . انتقاد کردن و انتقاد پذیری به این دلیل دشوار است که انتقاد شوند شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : درمدرسه, نویسنده : bahremadrese بازدید : 174 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1396 ساعت: 12:17

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:تو میتوانی مرا بزنی یا من تورا؟  پسر جواب داد:من میزنم پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد شاید جوابی بهتر بشنود. ... ... پسرم من میزنم یا تو؟ این بار پسر جواب داد شما میزنی....!! پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟؟؟ پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی قوتم را با خود بردی شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 278 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1396 ساعت: 12:17